ریحانه تمام زندگی من و باباش

ساخت وبلاگ
شنبه که روز تعطیلی بنده بود . صبح از خواب پاشدم رانیا را رسوندم مهدکودک و محمدحسین را گذاشتم خونه مادرم و رفتم دنبال کیک تولد برای ریحانه دختر گلم . چون قرار بود جز خودمون کسی رو دعوت نکنیم به همین علت دنبال کوچکترین کیک بودم که بعد از گشتن توی شیرینی فروشی قصرشیرین و مادر تونستم تو بهمنی گیر بیارم ریحانه تمام زندگی من و باباش ...
ما را در سایت ریحانه تمام زندگی من و باباش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amylovereyhanehe بازدید : 30 تاريخ : شنبه 13 خرداد 1396 ساعت: 4:56

روز 29 اردیبشهت ماه که روز جمعه بود بعد از اینکه از باغ اومدیم تصمیم گرفتم که محمدحسین رو از شیر بگیرم . البته کامل نه فقط یکی شو درواقع سمت چپ رو . روش بتادین ریختم و گفتم که اف شده . هر بار که می دید می پرسید : اف درد ٰ اف درد یعنی اف شده درد داره . قربونت بشم میدونم زوده ولی خوب چاره ای نداشتم . ریحانه تمام زندگی من و باباش ...
ما را در سایت ریحانه تمام زندگی من و باباش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amylovereyhanehe بازدید : 19 تاريخ : يکشنبه 7 خرداد 1396 ساعت: 18:46